آندياآنديا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه سن داره

آنديا فرشته کوچک

بدون عنوان

اصلا نميدونم چراديگه دلودماغ نوشتن ندارم .با اينکه مشکل خونه حل شده وا نقل مکان کرديم به يه خونه خيلي خوب وراحت ولي بازم بي حوصله هستم شايد علت اصلي حرف نزدن انديا است اخه با اين که خيلي شيطونه ولي خيلي کم حرف ميزنه از طرفي بيشتره عکساش از تو وبش پاک شده .فيلتر شده .اي کاش از اول يکي از قالبهاي ني ني وبلاگو انتخاب ميکردم . هي امروزوفردا ميکنم که براش يه وبلاگ جديد بسازم اما کو حوصله قبل.طفلک بچم همين که اومديم خونه جديد ازروي صندلي افتاد روي سراميک هاي اشپزخونه وحسابي صورتش له ولورده شد .وقتي از سره کاررفتم خونه واين منظره رو ديدم داشتم بيهوش ميشد . خلاصه بعد از کلي دکترودوا کمي خيالم راحت شد که ضربه به سرش نخورده در عوض اصلا توفکره تول...
30 خرداد 1391

اندیای شیطون

سلام مامانی بازم دیر کردم میدونم آخه تو خیلی شیطونی مخصوصا حالا که بزرگ شدی حسابی شیطنتت بیشتر شده به طوری که مامان بزرگ از دستت عاجز شده وجوابت کرده. اخه روزی صد بار میری در یخچالشو باز میکنی وفرار میکنی .تازه بیچاره پیره زن جرات نداره از دستت تلوزیون روشن کنه چون میری تمام تنظیماتشو به هم میریزی .وروجک اخه دختر هم انقدر شیطون. از گلدون هاش هم که نگو هرچی خاک وگل داشتن با دستت خالی کردی والا اگه منم بودم جوابت میکردم دیگه!!!!! راستی مامان وبا با خونه قبلی رو فروختن ودارن حسابی دنبال یه خونه قشنگ میگردند اگه زیادبه وبت سر نمیزنم به خاطر اینه حسابی گرفتارم .اینم چندتا عکس دیگه توادامه مطلب          ...
29 دی 1390

عذرتاخیر

با عرض پوزش فراوان از دختر گلم امروز بعد ازمدتها تاخیر بالاخره به وبلاگ دخترم سر زدم البته کمی هم تنبلی چاشنی تاخیرم بود بگزریم . میخوام چند تا از شیرین کاری های اندیا را بگم با اینکه فقط 18 ماهشه تا 4 پله از نردبان را بالا میره البته  اگه اجازه بدی تا اخر میره حس سرد وگرم را کامل درک میکنه مثلا اگه سردش بشه میگه با باسرد فقط نمیدونم چرا میگه بابا ! دایره لغاتش هم افزایش پیدا کرده مثل سرد  داغ بابا مامان اتیش ژله پفک پا دست وکلی کلمه دیگه البته بیشتر کلماتی رو بلده که به شکمش مربوطه! برای دیدن عکسا به ادامه مطلب برین   اینم عکسی که اندیا ازخودش گرفته البته کلی عکس...
29 آذر 1390

عکس های اندیا

سلام به همه دوستان آندیا جان امروز میخوام چند تا عکس ناز از اندیا بزارم لطفا برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب برین   این دوچرخه به مناسبت تولد اندیا توسط با با جون خریداری شده با با دستت درد نکنه   اینم خرگوشی که مامان برای تولد اندیا خریده البته اندیا خودش تو مغازه اسباب بازی فروشی انتخوابش کرد حسابی هم خرگوششو دوست داره ...
3 مرداد 1390

جشن تولد انديا

            سلام عزيزم     بلاخره بعد از کلي تاخير تولدتو به همراه تولد بابايي روز جمعه تاريخ 27 خرداد گرفتم  عمه نجمه با محسن ومحمدحسن و عليرضا به همراه مامان بزرگ اومدند راستي يکي ازدوستاي بابايي هم بود با پسر کوچولوش اومده بود اسمش معين بود خيلي با مزه بود برات يه عروسک خرس خيلي بزرگ اورده بود جشن خيلي خوبي بود به زودي عکساتو ميزارم تو وبت . البته مهموناي زيادي نداشتيم سعي ميکنم براي سال اينده يه جش حسابي برات بگيرم قول ميدم خيلي دوست دارم          ...
1 تير 1390